اما
راجع به جهل ترديدي: معالجه جهل ترديدي خيلي آسان است. با فرض اينكه درد خيلي بزرگ
است، اما درمان خيلي آسان است و آن بياعتنائي است. جهل ترديدي جهلي است كه حال
شكّ بر او حكمفرما است. از ضعف اراده سرچشمه ميگيرد، و بايد اراده را قوي كرد.
چه كنيم اراده را قوي كنيم؟ بايد از اراده كار بكشيم. چگونه از اراده كار بكشيم؟
بايد به شك بياعتنائي بكنيم. به شبهه بياعتنائي بكنيم. از جاهائي كه عجله خوب
است همين جا است. ترديد پيدا ميكند آيا از اين راه بروم يا از آن راه، فوراً يك
جا را انتخاب كند. ترديد پيدا ميكند آيا اين كار را بكند يا نه. اگر خير است،
فوري انجام دهد. وقتي كه اينجور شكّها در اعتقادات، در مسائل ديني، برايت پيش آمد
بگو: «لا اله الا الله». برو توي فكرهاي ديگر. اگر خوابيدهاي بگو «لا
اله الا الله». نشستهاي بلند شو راه برو. اگر كسي هست با او حرف بزن
و خود را منصرف بكن. وقتي كه منصرف كردي كمكم اين شكّ ترديدي از تو رفع ميشود.
جهل
ترديدي بد جهليست. شكّ بر انسان حكمفرما شود بد چيزي است. اما معالجهاش آسان
است. خانم شكّ دارد كه شام چه چيزي بپزد، فوراً تصميم بگيرد. حالا خوب يا بد.
ترديد دارد امروز بازار برود يا نه، فوراً تصميم بگيرد. البته اينها براي آدم
شكّاك است نه براي آدم معمولي. آدم معمولي بايد عقلش را به كار بيندازد. اگر عقلش
كار نكرد بايد مشورت كند. اگر مشورتش به جائي نرسيد آن وقت استخاره كند. اين
استخاره يكي از خصوصيّاتيش همين است كه اگر عقلش كار نكرد، اگر مشورتش به جائي
نرسيد، استخاره رفع ترديدش را ميكند تا اينكه خداي نكرده جهل ترديدي و شكّ بر دل
او حكم فرما نشود. اين هم راجع به جهل ترديدي.